چندی پیش حاج حسین یکتا در مصاحبهای تلویزیونی اذعان داشتند: در ده روز اول بعد از واقعه زلزله کرمانشاه، حدود یک و نیم میلیارد تومان کمکهای مردمی جمع آوری شد که این رقم با توجه به ظرفیت عظیم مردم ایران عددی ناچیز است! و ترجیح مردم این است که مستقیم و یا از طریق سلبریتیها و... کمکهایشان را به دست زلزلهزدگان برسانند.
حال سوال این است این ظرفیت بالقوه مردم چگونه و با چه ساز و کاری باید بالفعل بشود؟ با عملکرد دولتمردان و فضای اسفناک سیاسی حاکم بر جامعه مردم باید به کدام نهاد و سازمانی اعتماد کنند؟
ابتدا تجربههای بین المللی را بررسی کنیم. در کشورهای غربی میبینیم که در شرائط بحرانی، برخلاف تصور ما دولتها کار چندانی نمیکنند و مردم را به بیمهها حواله میدهند. اما سازمانهای غیرانتفاعی و مردمی به کمک زلزلهزدهها و بحرانزدهها میشتابند.
در ایران، مسجد مردمیترین نهاد است و به دلیل اتکا به اهالی محله و معتمدان بهترین نقطه برای بازسازی اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی میباشد اما متاسفانه به مدد کمتوجهی مسئولان به ظاهر انقلابی بورکراسی زده، مساجد، در متن زندگی مردم حضور چندانی ندارند، ظرفیتهای مردمی را شناسایی نکردهاند و کارکردهای مسجد را تنها به اقامه نمازی و خواندن دعایی تقلیل دادهاند!
انگار دغدغهمندان آتش به اختیار فرهنگی مساجد، در کنار حل مشکل زلزله کرمانشاه باید به حال زلزلهای که برخی بیخبران به ارکان مسجد وارد کردهاند، فکر و اقدامی کنند!