هیئت نوجوانان
دیشب بعد از چندوقت سری به هیات الشهدا زدم. (هیات الشهدا، هیات نوجوانانی است که جمعی از رفقای مسجدیمون در کنار سایر برنامه هاشون در مسجد و پایگاه برگزار می کنند.) بچهها خودشون نظم گرفتند و زیارت عاشورا را خواندند. بعد از آن، یکی از مربیها در حد یک ربع نکات تشکیلاتی و برنامه های مشخص هر حلقه را بیان کردند. با ورود حاج اقا، شکل جلسه عوض شد. چند نفر از بین جمعیت بلند شدند و رحلها و قرآنها را گذاشتند و برای اینکه همه توی حلقه جا بشوند تقریبا کل فضای مسجد پر شد! حضرت استاد! حافظ کل قران و از قاریهای بینالمللی بودند. رابطه بین استاد شاگردی به خوبی شکل گرفته بود. بعضیها صفحه میگفتند، حضرت استاد دوبله! میکردند و حافظهای جلسه ادامه آیه را تلاوت میکردند! بعد اتمام تلاوت، فرد مورد نظر بعد از صلوات با حلالت به مولا! تشویق میشد. مسئول صوت نیز حواسش بود که هنگام تلاوت اکو سیستم هماهنگ باشد! از داخل آشپزخانه مسجد، مسئول تدارکات، با چایی و آب جوش، حضرت استاد را پذیرایی میکند و کارت 1000 امتیازی را میزند بر بدن مثل کرگردن! (اینچنین اصطلاحات بر جذابیت جلسه افزوده بود!) برنامه مناجاتخوانی و روضهای کوتاه برقرار بود و جلسه با دم پایانی زیر و پذیرایی کوچکی به سرانجام رسید.
هستیم با ولایت ما جان نثار عاشق
آماده نبردیم با دشمن و منافق
تیغ برنده ی ماست گلبانگ حیدر ما
خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست
پ ن: مربیها ناظران و مستمعین جلسه بودند و نقش اصلی را متربیها داشتند.
پ ن: به نوجوانان بها بدهیم و به آنها اعتماد کنیم. بزرگترها و هیات امنا هم اجازه بدهند نوجوانان در فضای مسجد رشد کنند تا فردای قیامت بتوانند پاسخگو باشند!