پرچم ایران بالاست!
صبح روز ٢٢بهمن از اتوبوسهای مسجد جا موندم و تک و تنها خودمو به چهارراه دانش رسوندم و زیر کانکس کلانتری منتظر رفقا بودم. دقایقِ اول، انتظارِ انتظارِ طولانی داشتم پس جوگیر شدم و به کتابفروشی اون طرف چهارراه رفتم و دو تا کتاب خریدم تا از وقتم بهترین استفاده رو بکنم! هنوز مقدمهاش تموم نشده بود پشیمون شدم و با خودم گفتم الان بهترین وقته تا رفتار مردم رو مطالعه کنم! سر از کتاب که برداشتم، سه تا جوون که در حال کشیدن پرچم ایران بر دست و صورت ملت بودن! وسط چهارراه پرچم آمریکا و اسرائیل در حال آتش گرفتن بود! گروهی تابوت نمادین زکریای شهید بر سر و شانه خود حمل میکردند! دو نوجوان جدول وظایف طراحی کرده بودند و مردمی را سرگرم حلِ آن کرده بودند! گروهی دیگر غرفه رمی استکبار درست کرده بودند و ملت دمپاییهایی رو به سمت ترامپ پرت میکردند. به قول بنده خدایی حیف اون دمپایی! غرفهای دیگر چند تا جوان انقلابیِ فعالِ مجازی سایت چهل سالگی انقلاب را راهاندازی کرده بودند.
تو همین حال و هوای مطالعه مردم بودم که رفقامون هم از راه رسیدن و به سمت حرم حرکت کردیم. در طول مسیر، روحانیِ سیدی پلاستیک به دست آشغال جمع میکرد. خانمی با سه فرزند قد و نیم قد در بین جمعیت در حال حرکت بود. پیرمردی با ویلچر خودش را به سیل جمعیت رسونده بود و زیر لب زمزمه میکرد نه رب میخوام نه ریکا مرگ بر آمریکا! مسئولین هم گه گاهی با محافظهاشون دیده میشدند که طبق روال معمول برام اهمیتی نداشت!
پرچم بزرگ ایران در وسط خیابان امام رضا نمایی دیگر به راهپیمایی بخشیده بود. عَلَمی که جز علمدارش کسی حریف اون نمیشد! علمداری جوان و خوش استیل معروف به فتحالله که در اکثر مناسبتهای ملی و مذهبی با هزینه شخصی خودش پرچمی را بالا میآورد. که این دفعه به مناسبت چهل سالگی انقلاب به کوری چشم همه دشمنان، پرچم ایران را بالا آورده بود!
در آخر باید بگم کار خوبه مردمی باشه چون در کار مردمی هم اخلاص هست هم خلاقیت! هم شور هست هم شعور! هم جوشش هست هم خروش! هم رحمت است هم محبت! مردم نه کم میگذارند نه کم میآورند!